فرهنگ لغت...ღ♥ღღ♥ ღ♥ღღ♥ღღ♥ღ♥ღღ♥ღღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღღ♥ღ ღ♥ღآدامس : تنها چيزي كه توي دهان خانم ها بند مي شود ღ♥ღآدم خوار: انسان دوست افراطي ღ♥ღاحمق: كسي كه دختر همسايه را در تاريكي نبوسد ღ♥ღادب : يعني كمك به يك خانم زيبا در عبور از خيابان حتي اگر به كمك احتياج نداشته باشد ღ♥ღازدواج : قمار زندگي است و در قمار معمولا برد با كسي است كه بيشتر تقلب كند ღ♥ღالكل : مايه گرانبهايي كه همه چيز را محفوظ نگاه مي دارد مگر اسرار را ღ♥ღاوراقچي : تنها موجودي كه زنها را بهترين رانندگان دنيا ميداند ღ♥ღايده آل : شوهري كه بتواند با زنش بهمان دقت و ملايمتي كه در مورد اتومبيل تازه اش دارد رفتار كند ღ♥ღبوسه : تصادفي كه فقط يك سيلي به آدم ضرر مي زند ღ♥ღبيست سالگي : دوراني كه پسر ها دنبال معشوقه مي گردند دختر ها دنبال شوهر ღ♥ღچشم : عضويكه چشم چرانها با آن ارتزاق مي كنند ღ♥ღخسيس : كسي كه وقتي خانه اش آتش مي گيرد براي اينكه پول تلفن ندهد تا اداره آتش نشاني بدود ღ♥ღخوش بين : مردي كه تصور كند وقتي زني پاي تلفن خداحافظي كند گوشي را خواهد گذاشت ღ♥ღدست : عضوي كه در سينما نزد صاحبش بند نمي شود ღ♥ღدوران تجرد : دوراني كه معمولا براي مردها بعد از ازدواج شروع مي شود ღ♥ღرفيق : كسي كه هميشه به شما مقروض است ღ♥ღرقص : بهم چسبيدن با اتيكت دو جنس مخالف ღ♥ღزوج ايده آل : شوهر كر و زن لال ღ♥ღسينما : جايي كه پشت سر شما حرف مي زنند ღ♥ღعشق : دردسري كه براي فراموش كردن آن بايد عشق تازه تري پيدا كرد ღ♥ღسرخ پوست : مرد خوشبختي كه وقتي زنش اورا مي بوسد صورتش ماتيكي نمي شود ღ♥ღسنجاق قفلي : تنها قفلي كه بدون كليد باز مي شود ღ♥ღماچ : بوسه اي كه هنوز رنگ آرتيستي نگرفته ღ♥ღمرد مجرد : كسي كه هنوز عيوبي دارد كه خود نمي داند ღ♥ღمعجزه : دختر خانمي كه زنگ آخر جيم شود و به سينما نرود ღ♥ღموش : خانم هايي كه نصفه شب به جيب شوهر هايشان شبيخون مي زنند ღ♥ღهالو : شوهري كه دستكش ظرفشويي را بجاي اندازه دست خودش اندازه دست زنش بخرد . با کلیک بر روی ۱+ ما را در گوگل محبو
نظرات شما عزیزان:
فرهنگ لغت...ღ♥ღღ♥